۱۳۸۸ بهمن ۸, پنجشنبه

درس چهارم پیش دانشگاهی یک

درس چهارم :
مهارت هاي خواندن
(كاما- كولون

-...)

1- يكي از مهارت هاي خواندن درك روابط ميان بخش هاي مختلف يك جمله و جمله هاي متن از طريق علائم نشانه گذاري است در زير با مهمترين اين علائم آشنا مي شويد.
(,) كاما : كار اين علامت «جداكردن كلمات در يك ليست» مي باشد. اين علامت قبل و بعد از يك قضيه يا عبارت كه اطلاعات اضافي درباره يك اسم كه آن را دنبال مي كند مي آيد. (:) كولون : كار اين علامت معرفي ليستي از موارد مي باشد. همچنين براي «بيان كلمات دقيق شخص» يا به عبارت ديگر «نقل قول مستقيم از شخصي» به كار مي رود.
(؛) سمي كولون : كار اين علامت «جدا كردن دو قضيه اصلي يا بيشتر» به خصوص آن هايي كه بدون حرف ربط يا كاما هستند، مي باشد.
(-) دَش : به معناي خط تيره است. كار اين علامت «جداكردن يك عبارت از بقيه جمله» مي باشد كه به اين وسيله خلاصه مطلب يا نتيجه مطلب را نشان بدهد. همچنين خط تيره قبل يا بعد از يك عبارت جهت «دادن اطلاعات اضافي» به كار مي رود.
2 – معني برخي كلمه هاي ناآشناي موجود در متن را مي توان از طريق «تصاوير» و «تخيل» و «آشنايي با آن ها در زبان مادري» حدس زد.

دستور زبان

بحث گرامري اين درس درباره حروف ربط در عبارات قيدي مي باشد كه در زير به توضيح آن مي پردازيم.
الف) كاربرد so,such در عبارات قيدي
1 – به جملات زير توجه كنيد.
Most earthquakes are so weak that they cause almost no damage.
بيشتر زلزله ها آنقدر ضعيف هستند كه تقريباً هيچ آسيبي را سبب نمي شوند.
It was such a rainy day that we couldn’t go walking.
آنچنان روز باراني بود كه ما نتوانستيم به پياده روي برويم.
So,such در اين مثال ها به معناي «آنقدر و آنچنان» هستند و معناي قيد يا صفتي را كه بعد از آن مي آيد، شدت مي بخشند.
2 – so قبل از صفت يا اسم مي آيد و به دنبال آن يك that clause يعني جمله اي كه با that آغاز مي شود
So + صفت يا قيد+ that + …….
3 – such قبل از صفت همراه اسم مي آيد و به دنبال آن يك that claue مي آيد.
Such + صفت يا قيد+ اسم + that +………
ب) كاربرد too , enough در عبارات قيدي
1 – به جملات زير توجه كنيد.
The situation ofter the earthquake was too bad to explain.
وضعيت بعد از زلزله براي توصيف بسيار بد بود.
She isn’t old enough to go to school yet.
او هنوز به حد كافي بزرگ نشده كه به مدرسه برود.
كلمه enough بعد از صفت يا قيد در جمله قرار مي گيرد و حد كافي را مي رساند. كلمه too بر سر صفت يا قيد مي آيد و به آن شدت مي بخشد. Too در اينجا به معناي خيلي زياد مي باشد.
2 – كلمه enough به معناي كافي گاهي قبل از اسم مي آيد و در اين صورت نقش صفت را بازي مي كند مانند :
Enough money پول كافي
Enough experience تجربه كافي
3 – هنگامي كه enough بعد از صفت يا قيد در جمله بيايد بعد از آن مي تواند فعل به صورت مصدر با to قرار گيرد به صورت زير :
صفت يا قيد+ enough + toمصدر با + …..
به يك مثال ديگر توجه كنيد:
She is experienced enough to get this job.
او به حد كافي با تجربه هست كه اين شغل را بگيرد.
هنگامي كه در جمله too بر سرصفت يا قيد مي آيد معمولاً به دنبال آن فعل مصدري با to قرار مي گيرد. در اين صورت ظاهر جمله مثبت است ولي مفهوم آن منفي است.
Too + صفت يا قيد + toمصدر با + ……..
به اين مثال توجه كنيد:
I was too busy to talk to you last week.
من هفته گذشته خيلي گرفتار بودم كه با شما صحبت كنم. و يا بهتر است بگوييم «من هفته گذشته آنقدر گرفتار بودم كه نتوانستم با شما صحبت كنم.
4 – گاهي به دنبال too , enough كه بر سر صفت يا قيد آمده باشد، حرف اضافه for و يك مفعول اسمي يا ضميري مي آيد و سپس فعل مصدري با to نوشته مي شود. مانند
It is too hard for me to lave my family.
براي من خيلي سخت است كه خانواده ام راترك كنم.
5 – كاربرد that بعد از enough و too همراه يك جمله (مانند كاربرد that clause در توضيحات so, such) اشتباه است.

نقش جمله

1 – يكي از نقش هاي جمله «نام گذاري كردن » يا Naming است.گاهي اوقات نويسنده با يك توصيف كوتاه يا بلند به يك شخص يا يك شيء نام يا لقب مي دهد. اغلب در اين گونه جملات كلماتي مانند be called – named – known استفاده مي شود. مانند :
The scientific study of the earth is called geology.
2 – از ديگر نقش هاي جمله «فرضيه ساختن» يا «Hypothesizing» است. هنگام فرضيه ساختن نويسنده سعي دارد براي توضيح بيشتر چيزي كه نمي شناسيم يا نمي دانيم راهي را پيشنهاد دهد. اغلب در اين موارد از كلماتي مانند be thought- believed- estimated استفاده مي شود. مانند :
It is thought that about too shocks each year have this power they accrue in a populated area.

تمرين:
گزينه صحيح را انتخاب كنيد.
1- peter is not ………to get this job.
1) experienced enough
2) such experienced
3) too experienced
4) so experienced

2 – The weather was …. That we decided to stay at home.
1) such, cold
2) so cold
3) cold enough
4) too cold

3 – It was …. Test that half of the students couldn't pass it.
1) so hard
2) such a hard
3) hard enough
4) too hard

4 – Sorry , I couldn’t call you, I was ….. busy yesterday.
1) so
2) such
3) enough
4) too

5 – Do you have …. Money to buy this car ?
1) too
2) so
3) such
4) enough

6 – Emergency numbers are easy enough …. Them.
1) remember
2) to remember
3) remembered
4) remembering

7 – The instruction was ….. that even children could learn it easily.
1) so simple
2) every simple
3) too simple
4) simple enough

8 – This suitcase is too heavy for me ……..
1) lift
2) to lift
3) for lifting
4) to lifting

9 – Most of the earthquakes are too light to be ….
1) floated
2) rattled
3) located
4) occurred

10 – scientists can not still……..the exact area and time of an earthquake.
1) exist
2) destruct
3) predict
4) provide

پاسخ:
سوال پاسخ سوال پاسخ
1 1 6 2
2 2 7 1
3 2 8 2
4 4 9 3
5 4 10 3

هیچ نظری موجود نیست: